۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

آبم میاد

اونوخ من بچه بودم بعد هر چیزی که میخواستم رو میگفتم میاد...مثلن حموم میخواستم برم میگفتم حمومم میاد...گرمم بود میگفتم  کولرم میاد...
آره ...
بعد این دیگه عادت شده بود تا زمان نوجونی ..کلی آدم مهم طبق معمول خونمون دعوت بودن ..و همه هم از من که اصولن خر خون بودم و باشخصیت  تعریف میکردن...

بعد یهو من سر میز شام تشنه شدم و آب میخواستم//سر میز خیلی عادی گفتم آبم میاد....
همه اینجوری شدن O.o
یه همچین کصمشنگی بودم.